جدول جو
جدول جو

معنی لسه بال - جستجوی لغت در جدول جو

لسه بال(لُ سَ / سِ)
به لهجۀ طبری، زمین آب دار
لغت نامه دهخدا
لسه بال
پرنده ی کند پرواز از راسته ی پاشلک ها
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاه بال
تصویر شاه بال
بزرگ ترین پر از بال های پرنده
فرهنگ فارسی عمید
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
کسی که سله ها و سبدها بسازد و بافد. (آنندراج). کسی که سله میسازد. (ناظم الاطباء). سلال. (ملخص اللغات)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ بُ)
موضعی به فندرسک (استرآباد) که آن را آقامحمدآباد گویند. (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 128)
لغت نامه دهخدا
(پَ)
پری که در عقب شهپر است. خافیه
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس بال
تصویر پس بال
پرهایی که پس از شهپر روییده است خافیه
فرهنگ لغت هوشیار
چاله، حجم ردپای حیوان، واحد حجم
فرهنگ گویش مازندرانی